کرس
اهدا کردن, اختصاص دادن, وقف کردن, پیشکش, وقف کردن, اختصاص دادن, فدا کردن.
( کرس .) (اِ.) موی پیچیده و پُرشکن . کُرسه و گروس هم گفته شده .
(کُ) (اِ.) چرک، چرک لباس یا بدن .
● course

course ==> [.n]: دوره، مسیر، روش، جهت، جریان، درضمن، بخشى از غذا، آموزه، آموزگان [.v]: دنبال کردن، بسرعت حرکت دادن، چهار نعل رفتن course


[ک]
{ع ا}
خانه های مردم مجتمع و فراهم آمده درهم پیوسته . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).* گروهی از مردم . ج ، اَکراس . جج ، اَکارس . (منتهی الارب ). جماعت از هرچه باشد. ج ، اکراس . جج ، اکارس ، اکاریس . (از اقرب الموارد).* خانه ای که برای بزغالگان بنا کنند، مانند خانه کبوتران . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).* آهک با خاکستر و جز آن آمیخته و الصواب باللام . (منتهی الارب ). صاروج و گفته اند بهتر آن است که در مورد صاروج کلس گویند. (از اقرب الموارد).* سرگین و گمیز برهم نشسته . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-عجین کرس ; سرگینی باشد که به گل و آب آمیخته کهگل سازند. (از غیاث اللغات ).
* القلائد و الوشح و نحو هما. یقال : فیه قلادة ذات کرسین ; اذا ضممت بعضها الی بعض . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).* اصل هر چیز. (از منتهی الارب ). اصل . مانند: بمعدن الملک القدیم الکرس . (از اقرب الموارد).
[ک]
{اخ}
قریه ای است از قرای یمامه . (از معجم البلدان ).
[ک ُ رَ]
{ا}
چرک و شوخ . (فرهنگ اسدی نخجوانی ). چرک و ریم اندام باشد و بعضی به ضم اول و ثانی دانسته اند. (از برهان ). ریم و چرک بر تن و جامه . (صحاح الفرس ):
سر بتاب از حسد و گفته پر مکر و فریب
برکش از گردنت این جامه پر کرس و کریب .

ناصرخسرو (از آنندراج ).


* موی پیچیده مجعد را هم گفته اند و بعضی به ضم اول و سکون دوم موی پیچه را گویند که موی باف باشد و به این معنی با کاف فارسی هم آمده . (برهان ). موی پیچیده مجعد را نیز گفته اند و آن را کریب نیز گویند. (از آنندراج ). کرسه . گرس . (یادداشت مولف ). کورس . (جهانگیری ).* پیچ و شکن موی . (ناظم الاطباء). در فرهنگها کرس و کرسه و گرس را بمعنی موی مجعد و موی پیچیده و موی پیچنده آورده اند بی شاهدی ، گمان می کنم از این شعر به غلط افتاده اند:
جنگ کرده نشسته اندر زین
بر تن کرسه (کرس ) دم ریخته فش .
و شعر از منجیک است و کرسه گویا اصلاً کوسه بوده و کرس و گرس نبوده است . (یادداشت مولف ). و رجوع به کرسه شود.
[ک ُ]
{اخ}
جزیره ای است در دریای مدیترانه مرکزی در مغرب شبه جزیره ایتالیا، مساحت آن 8722 کیلومتر مربع و نزدیک به 300هزار تن جمعیت دارد. پایتخت آن آژاکسیو و از شهرهای مهم آن باستیا و کرت و سارتن را می توان نام برد.