نورد
( نورد .) (ص فا.) در ترکیب با بعضی واژه ها، معنای «طی کننده » می دهد، مانند: کوه نورد، صحرانورد.
(نَ وَ) (اِ.) 1 - میل یا چوب استوانه ای شکل که در ماشین چاپ به کار رود و مرکب را روی صفحه می کشد. 2 - پیچ و تاب، چین و شکن . 3 - چوبی استوانه ای که به وسیلة آن خمیر را پهن می کنند.
اللفت , العربت , الحادلت
اللفت , العربت , الحادلت
● calender, arriage, rum
Brötchen (n),Rolle (f),Rollen,Schlingern,Semmel (f)
carriage ==> [.n]: کالسکه، نورد carriage roll ==> [.vt. & n]: طومار، لوله، توپ (پارچه و غیره)، صورت، ثبت، فهرست، پیچیدن، چیز پیچیده، چرخش، گردش، غلتک، نورد، غلتاندن، غلت دادن، غل دادن، غلتک زدن، گرد کردن، به دوران انداختن، غلتیدن، غلت خوردن، گشتن، تراندن، تردادن، تلاطم داشتن roll roller ==> [.n]: غلتک، بام غلتان، استوانه، نورد، غلطک roller calender ==> مهره کشیدن، برق انداختن، فشار دهندهdrum ==> [.v. & n]: چلیک، طبل، دهل، ظرف استوانه شکل، طبل زدن، طبله drum