سماجت
(سَ جَ) [ ع . سماجة ] 1 - (مص ل .) زشت شدن . 2 - (اِمص .) زشتی، بی شرمی . 3 - در فارسی : پافشاری، یکدندگی .
اصرر
اصرر
1-آویزگَنی (بهره از آنندراج)، زشتی 2-پافشاری 3-سپیدچَشمی (آنندراج)
● assertiveness, mportunity, nsistence, ersistence, ertinacity, ushiness

insist ==> [.v]: اصرار ورزیدن، پاپى شدن، (معنى مجازى) سماجت، تکیه کردن بر، پافشارى کردن

persistence ==> (persistency =) ـ [.n]: اصرار، ابرام، دوام، سماجت، ماندگارى، پافشارى

persistency ==> (persistence =) ـ اصرار، ابرام، پافشارى، دوام، سماجت

pertinacity ==> [.n]: لجبازى، سماجت، سرسختى، لجاجت

assertiveness

importunity ==> [.n]: اصرار، ابرام

insistence ==> (insistency =) ـ [.n]: اصرار، پافشارى

pushiness


[س ج َ]
{ع مص}
نازیبا شدن . (تاج المصادربیهقی ).* (امص ) زشتی و عیب ناکی . (غیاث ). معیوبی . (ناظم الاطباء): و کلمات و مقدمات او را در لباس سماجت و تقبیح عرض داده . (سندبادنامه ص 113). مگر ملک هند را که بسبب سماجت و زشتی منظر راه نداد. (جهانگشای جوینی ).* بی شرمی .* فضاحت و رسوایی .* آلودگی .* اصرار در کارهای زشت . (ناظم الاطباء).
[س َ ج َ]
{ع مص}
نازیبا شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). زشتی و زشت شدن و عیبناکی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به سماجت شود.