عدد
یکایک شمردن.
فارسی فارسی
واژه‌نامه معین
(عَ دَ) [ ع . ] (اِ.) شمار، شماره .
الرقم , الرییس , العدد , القطعت , الطفل , الرقم
الرقم , الرييس , العدد , القطعت , الطفل , الرقم
شماره
شماره
انگلیسی فارسی
فرهنگ آریانپور
● character, igure, umber, umeral, nit
Abberufen,Ausgabe (f),Nummer (f),Twelve,Zahl (f), Chef (m),Haupt (m),Kopf (m),Leiter (m), Stelle (f),Ziffer (m)
فارسی انگلیسی
واژه‌نامه آمار
number

کتاب‌ و غیره‌

copy ==> [.vt. & n]: رونوشت، نسخه، نسخه بردارى، جلد، کپیه کردن، رونویسى کردن copy

دستور زبان‌

number ==> [.adj. & v]: کرخ، بى حس، کرخت، بى حس یا کرخت کردن

digit ==> [.n]: انگشت، رقم، عدد، پیکر digit

figure ==> [.vt. & n]: شکل، صورت، شخص، نقش، رقم، عدد، کشیدن، تصویر کردن، مجسم کردن، حساب کردن، شمردن، پیکر figure

head ==> [.adj. & n]: نوک، سر، کله، راس، عدد، ابتدا ى، انتها، دماغه، دهانه، رئیس، سالار، عنوان، موضوع، منتها درجه، موى سر، فهم، خط سر، فرق، سرصفحه، سرستون، سر درخت، اصلى، عمده، مهم [.vt]: سر گذاشتن به، داراى سر کردن، ریاست داشتن بر، رهبرى کردن، دربالا واقع شدن head ـ (58)

piece ==> [.v]: تکه، قطعه، پارچه، فقره، عدد، سکه، نمونه، قطعه ادبى یا موسیقى، نمایشنامه قسمت، بخش، یک تکه کردن، وصله کردن، ترکیب کردن، جور شدن، قدرى، کمى، اسلحه گرم، دانه، مهره piece

tot ==> آشغال، عدد، جمع، سرجمع، حاشیه نویسى، یادداشت مختصر، مبلغ، جمع بستن، بچه کوچک

numeral ==> [.adj. & n]: رقم، نمره، شماره اى، عددى، هندسى، رقومى، شماره numeral

unit ==> [.n]: واحد، میزان، یگان، شمار، یک دستگاه، فرد، نفر، عدد فردى، یکه unit


فارسی فارسی
لغت‌نامه دهخدا
[ع َ دَ]
{ع ا}
شمار.* شمار گروه .* سالهای عمر کسی که بشمارند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).* (مص ) شمار کردن . (منتهی الارب ).احصاء کل شی علی سبیل التفصیل . (تعریفات جرجانی ).
فارسی فارسی
لغت‌نامه دهخدا
[ع دَ]
{ع مص}
برانگیخته شدن درد مارگزیده بعد از مدت . (منتهی الارب ). برانگیخته شدن درد مارگزیده پس از یک سال . (از اقرب الموارد).