واژهنامه ها
درباره ما
English
جستجو
ذلال
فارسی
فارسی
فرهنگ پارسیمان
[ ذلل ] (تک: ذَلیل)، خوران، خاکیان
فارسی
فارسی
لغتنامه دهخدا
[ذ]
{ع ا}
ج ذلیل . چنانکه اذلة. و اذلاّء.