بلادور
فارسی فارسی
لغت‌نامه دهخدا
[ب َ]
{ا}
بلادر، که گیاهی است . (از برهان ) (از غیاث ). رجوع به بلادر شود.
فارسی فارسی
لغت‌نامه دهخدا
[ب َ]
{ا مرکب}
(از: «بلا» و «دور» به فارسی ) در تصدقاتی که برای رفع بلا دهند استعمال میشود. (از آنندراج ) (ازانجمن آرا). در هندوستان تصدقات را گویند. (برهان ).