جناغ
(ج ) (اِ.) 1 - استخوانی به شکل عدد 7 که جلوی سینة مرغ قرار دارد، استخوانی در جلو سینة انسان که از پایین به دنده ها و در بالا به استخوان های ترقوه وصل می شود. 2 - سه پایه . 3 - شرط و گروی که دو کس با هم بندند، جناب .
sm
sterno
---------------- Ghowli@gmail.com

کالبد شناسی‌

sternum ==> (کالبد شکافى) استرنم، جناق سینه، استخوان جناق


[ج َ]
{ا}
استخوانی که قفسه سینه را در خط وسط و جلو محدود میکند و 7 زوج دنده های حقیقی قفسه سینه از طرفین بوسیله غضروفهای دنده یی به آن متصل میشوند و در قسمت انتهایی آن نیز 3 زوج دنده های کاذب بوسیله غضروفشان بغضروف دنده های بالاتر متصل میشوند. استخوانی است خنجری شکل و فرد و طویل که در قسمت قدامی و میانی قفسه سینه قرار دارد. در تداول با کسر اول تلفظ کنند.* استخوانی که جلو سینه مرغ است .* استخوانی بشکل V در مرغ که توسط آن شرطبندی کنند. (فرهنگ فارسی معین ).* شرطی و گروی که دو کس با هم بندند. (فرهنگ فارسی معین ) (برهان ).
[ج ُ]
{ا}
دامنه زین اسب باشد که بعربی یون خوانند. (برهان ). غاشیه زین که اکثر از پوست پلنگ سازند.* نوعی از اسباب زایده زین باشد که برای زینت نقاشی کنند، و بجای حرف آخر قاف هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ) (شرفنامه منیری ). و آنرا بپارسی پون گویند و صاحب جهانگیری و برهان که یون را عربی دانسته اند خطا کرده اند، علی ای حال جناغ بمعنی استخوان سینه مرغ و حیوان است و چون سینه زین بهمان شکل است جناغ زین گفته اند. (آنندراج ):
همه تفاخر آنها بجود و دانش بود
همه تفاخر اینها بغاشیه ست و جناغ .

منجیک .


* تسمه رکاب . (برهان ).* سه پایه ای که علما دستاویز بر او نهند. (حاشیه برهان چ معین ) (لغت فرس 236).