قوهیة
فارسی فارسی
لغت‌نامه دهخدا
[هی ی َ]
{ص نسبی}
مونث قوهی . نسبت است به قوهستان معرب کوهستان . (المعرب جوالیقی ص 264). رجوع به قوهی شود.
تبلیغات: ترجمه کتاب قیمت ترجمه